رخت دامادی

رخت دامادی

روز 21 مهر 61 عقد کردیم.خیلی خوشحال بودم.روز بعد از مراسم عقد با هم به گلزار شهیدان رفتیم.

او گفت:وقتی برای خواستگاری آمدم،بار سنگینی بر سینه ام حس کردم،این حال من با شنیدن نامت <زهرا> آرام شد و وقتی با ازدواج با من موافقت کردی،همه درهای بسته به رویم گشوده شد.

شب عروسی فامیل دوره اش کردند که لباس نو بپوش و عروسی ات را توی باشگاه بگیر،قبول نکرد و گفت: من از خانواده شهدا خجالت می کشم.

با همان لباس سبز سپاه رفت پای سفره عقد.

سور و سات عروسی هم که جمع شد،کوله اش را برداشت و راهی جنوب شد.


خاطرات شهید عباس کریمی





:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: مراسم عقد, گلزار شهیدان, درهای بسته, شب عروسی, عروسی شهید عباس کریمی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 25 بهمن 1394
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: